مفهوم طرحواره همزمان با روانشناسی شناختی رشد کرده است. طرحواره پردازش اطلاعات جدید و بازیابی اطلاعات قدیمی را مدیریت می‌کند. مرز میان روانشناسی اجتماعی و شناختی در بحث طرحواره بسیار باریک است. در بسیاری از پژوهش‌های مربوط به طرحواره، شیوة انجام پژوهش شناختی است و محرک‌های آن اجتماعی است. طرحواره‌ها حافظه بلند مدت را یاری می‌کنند. علاوه بر آن طرحواره‌ها در دانش‌های پیچیده مفید هستند. منتقدان معتقدند مفهوم طرحواره خیلی مبهم است. پیامد منطقی این انتقاد این است که مفهوم طرحواره نقیض‌پذیر نیست. در ثانی مفهوم طرحواره متغییرهای واقعی اجتماعی را نادیده می‌گیرد. سوم اینکه منتقدان معتقدند این نظریه حالت تبدیل یافته‌ای از همان بحث نگرش و صفات است. مفهوم طرحواره در کنار یک نظریة فرایندی خوش ریخت، بسیار شفاف، قدرتمند، ثابت و بنابراین قابل نقض می‌شود. چارچوب‌های شناختی که مفهوم طرحواره را احاطه کرده‌اند به نوبة خود سوال‌هایی در خصوص علاقمندی و استانداردهای توضیح تعریف می‌کنند. پاسخ این انتقاد که مفهوم طرحواره بسیار مبهم است، بستگی به میزان امساک و تعمیم دارد، یعنی تا چه اندازه می‌توان مسائل را تعمیم داد یا باریک کرد بطوری که از حوزه‌های شناختی خارج نشویم. هر دوی این موضوع لبه‌های دیگر یک شمشیر هستند و هر کدام از آنها نسبت به دیگری می‌تواند تعریف شود. دومین فرض اساسی که از روانشناسی شناختی حاصل شده، ضرورت وجود عمل شناسایی در پردازش اطلاعات است. سومین فرض تفاوت میان دانش بیانی و دانش مبتنی بر روال است یا تفاوت میان دانش و کاربرد آن دانش است. طرحواره هر دو را آسان می‌کند. سوال راه گشا این است که آیا تمایزی که فرد ایجاد می‌کند، واقعاً مهم است؛ آیا این همان تفاوتی است که تفاوت می‌آفریند؟ طرحواره یک مفهوم مرکزی در روانشناسی شناختی است و استفادة دقیق از آن موجب می‌شود مفاهیم روانشناسی اجتماعی بیشتری ارزیابی شود. اجزای شناختی نگرش، از جنبه‌های مختلفی، بسیار به طرحواره نزدیک است. نظریه‌های مبتنی بر طرحواره می‌توانند توضیح بدهند که باورها چگونه از تجربه‌های مربوطه ایجاد می‌شوند. طرحواره ها توضیح می‌دهند که چگونه باورها ساختار یافته و در پردازش اطلاعات جدید استفاده می‌شوند.

اجرای آنلاین

اجرای آنلاین فرم بلند طرحواره یانگ

 

 

Fiske, S. T., & Linville, P. W. (1980). What does the schema concept buy us? Personality and Social Psychology Bulletin, 6(4), 543–557. https://doi.org/10.1177/014616728064006