(vulnerable:ذهنیت کودک آسیب پذیر) ذهنیت کودک آسیبپذیر حالتی است که در آن عواطف دردناک طرحواره بهطور کامل و مستقیم تجربه میشود. مثلا یک فرد دارای طرحواره رهاشدگی ممکن است غرق در احساسات سوگ و افسردگی شود، زمانی که معشوقش ترکش میکند. به این ذهنیت کودک آسیبپذیر گفته میشود زیرا زمانی که فرد در این ذهنیت است حالتی از دردها و آسیبپذیری کودکانه را تجربه میکند. او ممکن است ناتوانی، درماندگی و بیچارگی را در برابر احساساتش تجربه کند بیماری که ذهنیت کودک آسیب پذیرش بر او حاکم شده است، احتمالاً فردی ترسیده، ناراحت، بیچاره یا درمانده به نظر می رسد. این ذهنیت مثل یک کودک کم سن و سال است که برای زنده ماندن نیاز مبرم به مراقبت بزرگسالان دارد، اما از بد حادثه چنین مراقبتی دریافت نکرده است. کودک، نیاز مبرم به والد یا سرپرست دارد تا نیازهایش را مرتفع سازد ماهیت خاص ذهنیت کودک آسیب پذیر بستگی به طرح واره ها دارد : والدین، کودک خود را به مدت زیادی تنها می گذارند(کودک رها شده)، شدیداً او را به باد انتقاد میگیرند (کودک ناقص)، او را شدیداً تنبیه می کنند(کودک بدرفتاری شده) و محبت را از او دریغ می کنند. ( کودک محروم). طرح واره های دیگری که ممکن است با این ذهنیت ارتباط داشته باشند عبارتند از انزوای اجتماعی، وابستگی / بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، گرفتار/خویشتن تحول نیافته و شکست. اغلب طرح واره ها جزء ذهنیت کودک آسیب پذیر محسوب می شوند. به همین دلیل در رویکرد ذهنیت طرح واره ای، ذهنیت کودک آسیب پذیر جایگاه خاصی دارد و مهمترین ذهنیت تلقی می شود. هدف نهایی، دستیابی به بیشترین بهبود برای این ذهنیت است
دانلود نمونه خروجی نیمرخ ذهنیت های طرحواره ای در سایت
brainkava.ir
رویکرد ذهنیت طرحواره ای ، مولفه پیشرفته رویکرد طرحواره ای محسوب میشود و زمانی استفاده می شود که روند درمان با مشکل مواجه شود یا درمانگر احساس کند برای گره گشایی از مشکلات بیمار مفید واقع میشود.تمام گفتگوهای بین دو بخش ذهنیت از جمله گفتگوهای بین جنبه سالم و جنبه طرحواره، نوعی تکنیک متمرکز بر ذهنیت طرحواره ای محسوب میشوند. -تجارب بالینی نشان میدهند بیمارانی که عملکرد بهتری دارند، احتمالا برای طرحواره درمانی استاندارد مناسب هستند و راهبردهای رویکرد ذهنیت طرحواره ای نیز برای بیمارانی مناسب است که اختلالات شدیدتری دارند و برای بیمارانی که عملکرد متوسطی دارند از هر دو رویکرد استفاده میکنیم. -ممکن است وقتی در روند درمان با مشکل مواجه شده ایم و یا نتوانیم بر اجتناب یا جبران افراطی بیمار در طرحواره های زیربنایی غلبه کنیم، از رویکرد ذهنیت طرحواره ای استفاده کنیم. -بیماران دچار اختلال وسواسی اجباری یا خودشیفته که سخت درگیر اجتناب یا جبران افراطی هستند و انعطاف ناپذیرند ، ممکن است نیازمند بکارگیری رویکرد ذهنیت طرحواره ای باشند. -ممکن است برای بیمارانی که سخت دچار خودانتقادگری و خودتنبیه گری هستند از رویکرد ذهنیت طرحواره ای استفاده کنیم این بیماران معمولا صدای والدین ناکارآمد خود را درون سازی کرده اند ، والدینی که بیمار را تنبیه کرده اند و او را به شدت مورد انتقاد قرار داده اند.متخصص بالینی و بیمار بر علیه ذهنیت والد ناکارآمد متحد میشوند.برچسب زدن یا نامگذاری ذهنیت به بیمار کمک میکند تا ذهنیت را برون سازی کند و به این طریق احساس خودناهمخوانی بیشتر با ذهنیت پیدا کند. -ممکن است از رویکرد ذهنیت طرحواره ای در درمان بیمارانی استفاده کنیم که به ظاهر تعارض درونی غیر قابل حلی دارند . مثلا دو بخش از خویشتن آنها درباره یک تصمیم گیری سرنوشت ساز مثل رها کردن یک رابطه طولانی، بلاتکلیف مانده اند.برای هر بخش خویشتن یک ذهنیت نامگذاری میکنیم و سپس این ذهنیت ها با یکدیگر وارد گفتگو میشوند. -در نهایت توصیه میکنیم رویکرد ذهنیت طرحواره ای را برای درمان بیمارانی بکار ببرید که نوسانات عاطفی زیادی دارند مثل بیماران اختلال شخصیت مرزی که دائم بین خشم، خودتنبیه گری و بی احساسی در نوسانند.
دانلود نمونه خروجی نیمرخ ذهنیت های طرحواره ای در سایت
brainkava.ir